سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + به بعضی ها باید گفت *نقد می‌کنی یا نق می‌زنی؟!*انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید.اما نق زدن یعنی آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن.
  • + "آخوند خراسانی از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. "
  • + دقت کردین !؟ قصه‌ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می‌کنیم !
  • + خدا نکند برسیم به جایی که برایمان* « از دست دادن »* از *« دست دادن »* عادی تر شود ...
  • + بیچاره *گل فروش* تنها کسی است که،وقتی با *گل* وارد خانه میشود همه *غمگین* میشوند...
  • + بوی *دود* می آید به گمانم جمـــــاعتی پای *دنــیــــــآی مجآزی* می سوزانند عمــــــــــر خویش را!!! مارو میگه هااا :(
  • + موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. گاو را هم برای مراسم ترحیم کشتند! و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!:)
  • + مو سر زمین بودم *با تراکتور* - بعد جنگ رفتم سر همو زمین *بی تراکتور *( عباس در آژانس شیشه ای )
  • + گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی* جهنـــــــــــــــم* است
  • + دعای باران چرا؟ دعای صبر بخوان این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی صبر ببار

پیش دستی سیاسی

برخی‌ها که با رأی آقای روحانی، خود را پیروز انتخابات می‌دانستند چندی است ساز جدیدی کوک کرده‌اند؛ به این شرح که:

اکنون که اسامی وزاری احتمالی آقای روحانی در حال انتشار است و برخی گمانه‌ها از حضور کم‌رنگ طیف فکری کسانی که خود را پیروز انتخابات می‌دانستند، در کابینه حکایت دارد، در مقالات و سایت‌ها و روزنامه‌هایشان سخن از فشار بر آقای روحانی و توصیه وی به مقاومت پیش گرفته‌اند.

رویه آشکار این قضیه چیزی برای گفتن ندارد؛ فشار از جانیب چه کسی؟! مجلس که طبق قانون حق دارد به وزرای پیشنهادی رأی اعتماد بدهد یا به آنها اعتماد نکند و خواستار معرفی فرد دیگری باشد. البته همه نمایندگان هم منتخب همین ملت در انتخاباتی هستند که در همین سیستم و با همین روال و در همین دولت برگزار شده است! خارج از مجلس هم چه کسی را می‌توان عامل فشار دانست؟! این افراد هیچگاه کسی را معرفیی نمی‌کنند؛‌بلکه فقط به تاریکی می‌تازند.

اما رویه پنهان این قضیه جالب است؛ بر اساس مبنای نظری اهل این جریان، این رویکرد سبب می‌شود که وقتی اسامی نهایی کابینه منتشر و افراد به مجلس معرفی شدند،‌ اگر طیف فکری همسو با آقایان درصد قابل توجهی داشتند، به آقای روحانی تبریک بگویند که مقاومت کرد؛ و اگر درصد اینگونه افراد تندرو و تمامیت‌خواه کم بودند (که ظاهراً چنین است)، برای آقای روحانی عذر بیاورند که بر اثر فشارها نتوانست آنها را معرفی کند. و از سوی دیگر به شبح کسانی بتازند که آنها را عامل فشار می‌دانستند؛ حتی اگر چنین افرادی در کره خاکی حضور واقعی نداشته باشند.

و در نهایت بازی چند روزه جدید،‌ بازی برخی سیاسیون است که خواسته‌اند بازی دو سر پیروزی پیش گیرند و همچنان خود را برنده انتخابات بدانند. (شخصا، چنان که بارها در وبلاگ نوشتم، رأی مردم را تابع جریانات سیاسی نمی‌دانم و رأی به فرد را محصول اعتماد مردم به همان فرد می‌دانم نه نتیجه اعتماد مردم به بازی‌گردانان سیاسی!)



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   پنج شنبه 92 مرداد 10   در ساعت 5:19 عصر   بدست جواد پور روستایی


عجب از این همه تکریم ارباب رجوع!

 

واقعاً دریغ از یک سایبان و تعجب از این همه تکریم فوق العاده نسبت به ارباب رجوع!!! دست راهنمایی و رانندگی درد نکند؛‌ان شاء الله خودشان هم گرفتار شوند!

موقعیت عکس: قم، شنبه ششم مرداد، (روز قبل، قم با دمای 47 درجه گرم‌ترین مرکز استان بود). ماه مبارک رمضان، ساعت دوازده و پنج دقیقه ظهر، حداقل انتظار  در صف (در خوشبینانه‌ترین حالت) نیم ساعت؛ انتظار طبیعی، یک ساعت.(جهت مشاهده ابعاد بزرگ‌تر بر روی عکس کلیک کنید).

شما قضاوت کنید کجای این روش با تکریم ارباب رجوع و حداقل با مراعات حال روزه‌داران ماه مبارک رمضان سازگار است؟! (تذکر: اتفاقی این صحنه را دیدم و الحمد لله گذرم به این دباغخانه نیفتاده بود! البته نزدیک بود به خاطر عکس دستگیرم کنند که به خیر گذشت؛ اگر بعداً قبض جریمه‌اش صادر نشود!)



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 92 مرداد 6   در ساعت 4:19 صبح   بدست جواد پور روستایی


احتیاط یا وسواس؟!

لطفا این یادداشت را با حوصله مطالعه فرمایید و اگر آن را مفید دانستید محتوایش را به دیگران هم انتقال دهید؛ نیز اگر نقدی وجود داشت، استقبال می‌کنم.

بر اساس احکام شرعی، وقتی سایه شاخص به آخرین درجه کمی رسید، موقع شرعی ظهر است. این وقت را با استفاده از شاخص و با حوصله می‌توان به دقت تعیین کرد. با این توضیح ضروری که اندک جابجایی در عرض و طول جغرافیایی، وقت ظهر شرعی را چند ثانیه و دقیقه کاهش یا افزایش می‌دهد.

نکته مهم این که ساده‌ترین و دقیق‌ترین وقت شرعی در ظهر قابل محاسبه است که اتفاقا (از برخی جهات)کم‌ترین اهمیت را (چنان که در ادامه می‌آید) دارد.

وقت اذان مغرب (و مهم‌تر، وقت جواز افطار در ماه مبارک رمضان) وقتی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می‌شود از بین برود یا از بالای سر بگذرد (یا از وسط آسمان به سمت مغرب برود) (بنا بر اختلاف جزیی در فتاوای مراجع)

وقت اذان صبح و زمان شروع روزه هم پیدا شدن سفیدی دوم (فجر صادق) مشرق پس از گذشت سپیدی اول (فجر اول = فجر کاذب) است.

محاسبه این دو وقت بسیار سخت است و حتی در آسمان کاملا صاف کویر و در صحراهای کاملا صاف و بدون پستی و بلندی نمی‌توان با شجاعت و شهامت ساعت دقیق مغرب و صبح را محاسبه کرد؛ چه رسد به شهرهایی با هوای آلوده که دید شفاف امکان ندارد و نیز چه سخت است تعیین وقت در مکانهایی با پستی و بلندیهای جغرافیایی؛ و البته تعیین وقت صبح شرعی از مغرب، سخت‌تر است. (نگارنده بارها در مکان‌های مختلف، امتحان کرده و کمتر نتیجه گرفته است!)

تجربه شخصی مرا به این نتیجه رسانده که در اذان صبح، احتیاط بیشتری لازم است؛ نه برای پایان خوردن سحری؛ بلکه برای خواندن نماز صبح. یعنی فکر می‌کنم حداقل یک ربع گذشتن از اذان برای خواندن نماز صبح احتیاط لازم است.

لذا چاره‌ای نیست جز این که به محاسبه افراد خبره در تعیین وقت، اعتماد کنیم؛‌ همچنان که در بسیاری از امور فردی و اجتماعی زندگی روزمره خود به تخصص دیگران اعتماد می‌کنیم.

اما نکته بسیار مهمی که مورد غفلت برخی از ما قرار می‌گیرد این است که با اندک تغییری در طول و عرض جغرافیایی، اوقات شرعی تغییر می‌کند؛ حتی در شهری مثل تهران، شاید اختلاف بیش از یک دقیقه‌ای در شرق تا غربش قابل اثبات باشد؛ چه رسد به استانهای پهناوری چون یزد و کرمان و سیستان و فارس که گاهی اختلاف بیش از ده دقیقه‌ای، شهرهای استان با مراکز استان وجود دارد.

لذا نتیجه اول اینکه نمی‌دانم چگونه برخی متخصصان، افق شرعی را حتی با ثانیه استخراج می‌کنند؛ ظاهرا این ساعت مخصوص همان نقطه‌ای است (همان چند ده متر مربعی) که محاسبه‌گر هنگام محاسبه در آن مکان رصد می‌کرده است.

نتیجه دوم اینکه احتیاط شدیدی مخصوصاً برای خواندن نماز صبح لازم است؛ مخصوصاً در شهرهایی که مردم به اذان صدا و سیمای استانی توجه دارند و دارای فاصله (مخصوصاً بیش از سی کیلومتر) با مرکز استان هستند.

نکته آخر هم اینکه این یادداشت در همین فاصله احتیاطی پس از اذان صبح تا خواندن نماز صبح نوشته شد؛ ان شاء الله که مصداق وسوس نباشد!  از مهمانان ضیافت الهی، دعاخواهم.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 92 تیر 28   در ساعت 5:22 صبح   بدست جواد پور روستایی


خودشیفتگان!

برخی از نمایندگان مجلس در طرحی، خواهان مجوز مادام العمر حمل سلاح، داشتن پاسپورت مادام العمر سیاسی و مجوز مادام العمر طرح ترافیک شده‌اند!!!! (خنده‌دارتر از همه مجوز مادام العمر طرح ترافیک است)!

نمی‌دانم چه عرض کنم؟! جناب قزوه در مجموعه " از نخلستان تا خیابان" در شعری با نام "مولا ویلا نداشت" تکه‌ای دارد که برخی اعتقاد کامل دارند که از دماغ فیل افتاده‌اند! بدون مناسبت به یاد آن محتوا و شعر افتادم. امیدوارم توهین تلقی نشود!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 92 تیر 22   در ساعت 6:4 عصر   بدست جواد پور روستایی


آقای روحانی یا شهید سعیدی، کدام مبتکر لقب (امام) هستند؟

در شماره 69 (پنجشنبه 16 خرداد 1392) مجله "حریم امام" وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، ص 14 و 15 به مناسبت شهادت آیت الله سعیدی با فرزند ایشان حجت الاسلام سید حسن سعیدی مصاحبه‌ای انجام شده است. (تذکر: ایشان، امام جمعه قم نیستند؛ بلکه برادر بزرگترشان "سید محمد" امام جمعه قم است).

در ص 15 ستون دوم، به نقل ایشان از آیت الله فاضل لنکرانی آمده که آیت الله لنکرانی به من گفت: اولین کسی که به امام راحل لقب "امام" داد،‌ مرحوم آیت الله شهید سعیدی بود.

ایشان (فرزند شهید سعیدی) در جای دیگری از مصاحبه (ستون سوم همان صفحه) می‌گوید: وقتی امام را تبعید کرده بودند، (پدرم) به من و برادرم یاد داده بود که بعد از نماز آقای اراکی در مدرسه فیضیه بایستیم و بگوییم: برای یگانه مرجع تقلید، انقلابی بزرگ، احیاگر شیعه‌ی ناب و ... آیت الله العظمی امام خمینی صلوات بفرستید.

در ادامه نیز ایشان می‌گوید قبل از سخنرانی پدرم در شهریار همین جملات و عنوان امام خمینی را برای صلوات گفتم و آیت الله مشکینی سه بار به من فرمود: احسنت!

در تبلیغات انتخاباتی جناب آقای دکتر حسن روحانی بارها شنیدم که گفته شد لقب "امام" را اولین بار ایشان در سخنرانی مراسمی که به مناسبت شهادت آقا مصطفی گرفته بودند، به کار گرفته است.

با توجه به اینکه آیت الله شهید سعیدی در تاریخ 20 خرداد 1349 به شهادت رسیده‌اند و شهادت آقا مصطفی در تاریخ اول آبان 1356 بوده است، اولین کسی که لقب امام را به کار گرفت، با استناد به مجله مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، شهید سعیدی هستند، نه رئیس جمهور منتخب ملت ایران؛ جناب آقای روحانی.

یعنی حدود هفت سال قبل از به کاربردن این عنوان جاودان توسط جناب آقای روحانی در توصیف امام خمینی رضوان الله علیه،‌ شهید سعیدی این لقب را بر سر زبان‌ها انداختند. امیدوارم این تبلیغ نادرست، در جایی اصلاح شود و تاریخ، تحریف نشود.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 92 خرداد 28   در ساعت 12:33 عصر   بدست جواد پور روستایی


درس آقای عارف

شخصیت آقای زیباکلام، فارغ از مواضع سیاسی‌اش همواره برایم جالب بوده است. وی در روزنامه بهار نوشت:
من یک پراید قدیمی دارم. دوست دارم این پراید را برای چند ساعت به آقایان هاشمی‌رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن خمینی و حسن روحانی قرض بدهم. فقط چون دست‌ فرمان هاشمی از بقیه آقایان بهتر است، امیدوارم او پشت فرمان بنشیند.
این آقایان به عنوان اولین اقدام روحانی به‌عنوان رییس‌جمهور امشب با یک دسته‌گل و یک جعبه شیرینی بروند دیدار آقای عارف برای تشکر از او. این چهار نفر باید از محمدرضا عارف، از طرف ملت ایران تشکر کنند.
تاریخ درباره نقش محمدرضا عارف در خلق این پیروزی قضاوت خواهد کرد. البته آقایان نباید خیلی مزاحم عارف و خانواده‌اش شوند. پس از تشکر از عارف باید پراید من را هم برگردانند چون آخر شب‌ها که خلوت است، با پرایدم مسافربری می‌کنم.
 این عمل چیزی به ارزش عارف اضافه نمی‌کند، تنها قدر این آقایان را اضافه می‌کند. عارف به نسل جوان،‌ دوم خردادی‌ها، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان یاد داد که احترام گذاشتن به نظر جمعی می‌تواند چه قدرتی را به مردم بدهد.


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 92 خرداد 26   در ساعت 1:17 عصر   بدست جواد پور روستایی


مشایی شما کیست؟!

چندی قبل نقل شد که واژه "کردانیسم" به لغت‌نامه‌های انگلیسی اضافه شد!

عزل منوچهر متکی در سفر سنگال نیز، روش جدید و واژه جدیدی در عرصه مدیریت سیاسی باب کرد به نام سنگالیسم!

اخیراً در سایت یکی از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری و در بخش سؤالات دیدم پرسیده بودند: مشایی دولت شما کیست؟ ظاهراً "مشائیسم" هم در حال ورود به لغت‌نامه‌هاست.

بگذریم! این سؤال دقیق را باید از همه داوطلبان پرسید؛ البته اگر شفاف جواب بدهند! و البته دست دولت درد نکند با این همه یادگاری فانتزی!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   دوشنبه 92 خرداد 6   در ساعت 12:7 صبح   بدست جواد پور روستایی


اشکال یا سیاه نمایی؟!

نماینده محترمی در مجلس ادعا کرده بود که از طرف هیأت‌های اجرایی به برخی داوطلبان شوراها زنگ زده و گفته‌اند انصراف دهید. و به شدت از این کار شکایت داشت و آن را مخالف آزادی و انتخابات پرشور دانست!

عرض می‌کنم: اول این که در نهایت "پیشنهاد انصراف"‌بوده است نه "الزام و اجبار به انصراف"؛ می‌توانند انصراف ندهند و در پروسه انتخابات بمانند تا رد صلاحیت شوند. (به شرحی که در ادامه خواهد آمد)

دوم این که باید در چرایی این پیشنهاد هم تأمل کرد. و سوم این که نظارت بر انتخابات شوراها، کار خود مجلس است و ربطی به شورای نگهبان ندارد؛‌ یعنی نماینده محترم شکایت خودشان به خودشان برده‌اند؟!

شورای نگهبان هم به برخی نامزدهای ریاست جمهوری چنین پیشنهادی کرده و البته دلیل این پیشنهاد را هم مطرح کرده است. (لینک خبر)

اگر نماینده محترم فوق الذکر، تاکنون به علت این گونه پیشنهادها نرسیده‌اند، خبر فوق را حتما دیده‌اند و رفع ابهام خواهد شد؛ البته اگر در صدد فهمیدن مطلبی باشند و الا اگر قصد تشویش و سیاه‌نمایی داشته‌اند، موضوع فرق خواهد کرد. انسان خواب را می‌شود بیدار کرد، اما کسی که خود را به خواب زده، بیدار کردنش مثل مرده زنده کردن است!

اما اگر بخواهیم جزئی‌تر وارد شویم، نمونه‌هایی ذکر می‌شود. بر اساس اطلاع، به کسی که ریاست دانشگاهی را بر عهده داشته، به خاطر عدم استعفا از شغل‌اش در موعد مقرر، قطعاً رد صلاحیت می‌شده و چون رد صلاحیت بار منفی داشته،‌ پیشنهاد انصراف مطرح شده تا برای مردم ابهامی پیش نیاید و در اذهان عمومی به جرم دیگری متهم نشود!

یا به برادری که سابقه اقدام به خودکشی داشته،‌ گفته شده که اگر انصراف بدهد برای آبرویش بهتر است؛ چون در نهایت، علت رد صلاحیت، در افواه خواهد پیچید.

یا به فرد سومی که سابقه چند باره محکومیت در دادگاه انقلاب داشته، یا دیگری که در هفته‌های اخیر پای منقل دستگیر شده،‌ پیشنهاد شده انصراف بدهند؛ آیا این نمونه‌ها و پیشنهاد انصراف به آنها، خلاف اخلاق است یا این که نظام و هیأت‌های اجرایی را به تهدید برخی داوطلبان متهم کردن، خلاف اخلاق است؟! قضاوت با شما.

و البته عزیزانی که پیشنهاد انصراف به آنها داده شده، می‌توانند خربزه را بخورند و پای لرزش هم بنشینند!

 



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 92 اردیبهشت 24   در ساعت 9:36 صبح   بدست جواد پور روستایی


بیچاره حاجی!!!

از حیرت بسیاری از کسانی که باید امسال به حج واجب اعزام شوند، حتماً خبر دارید. جدای از سپرده 800000 تومانی یا یک میلیونی خود در سال 1384 که در بانکها بلوکه شد و کاسبی بانکها را رونق داد،‌ اضافه بر آن، حدود ده میلیون تومان باید بپردازند!

امسال ثبت‌نامی‌های 1384 دعوت به نامنویسی در کاروان‌ها شده‌اند. در آن روزگار حج واجب آزاد حداکثر دومیلون تومان بود. و قیمت سکه چیزی حدود یکصد هزار تومان! (یعنی حداقل با این ودیعه 10 سکه تمام خریداری می‌شد؛ و امروز با آن پول و سود چند ساله آن، یک سکه هم نمی‌دهند!).

این پولها در بانک سپرده شد؛ سودش را خوردند و نفعش را بردند و الان حاجی بیچاره باید تاوان سود خورده و برده شده بانکها و سوء مدیریت اقتصادی مملکت را بدهد و حاجی شود.

و البته کسی از این حق‌کشی ساده مطالبه نمی‌کند؛‌ چون که خرما بر نخیل و ... رئیس‌های بانک شریک قافله و رفیق دزد!

چرا تدبیری به حال این چرخه باطل نمی‌شود؟!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 92 اردیبهشت 8   در ساعت 6:38 عصر   بدست جواد پور روستایی


ترس از دانشجوی سیاسی

انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در 24 خرداد برگزار می‌شود. به مناسبت انتخابات طی دستورالعملی از دانشگاه‌ها خواسته شده که تا قبل از برگزاری انتخابات،‌ امتحانات دانشجویی پایان یابد.

به نظر من این سلیقه بسیار بد، ناشی از ترس از فعالیت سیاسی دانشجویان است؛ و این تدبیر در صدد غلاف کردن شمشیر تند انتقادات و فعالیت‌های سیاسی دانشجویان است. و قطعاً عدم حضور فعال دانشجویان،‌ از اوج حماسه سیاسی حضور مردم، خواهد کاست.

با این طرح،‌ دانشجویان عملا از ابتدای خرداد ماه تا روزهای قبل از انتخابات، درگیر امتحان خواهند بود و کمتر دانشجویی جرأت ریسک از دست دادن فرصت خواندن امتحان را با شرکت در فعالیت‌های انتخاباتی خواهد داشت.

عیب بزرگ این طرح آن است که نتیجه آن، بر خلاف درخواست مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر سیاسی بودن جوانان دانشجو و اهتمام مسئولان به این جریان است؛ ظاهراً (شاید هم واقعاً و قطعاً) مسئولان سیاسی کشور، از دانشجوی سیاسی می‌ترسند و پرورش دانشجوی بی‌بخار (!) از اولویتهای اساسی آنهاست.

عیب دیگر این طرح آن است که عملاً ترم دوم سال تحصیلی با برگزاری ده جلسه درسی پایان می‌یابد؛ نمی‌دانم این جفای در حق دانش و دانش‌آموزی مملکت و کاهش بیش از یک سوم جلسات درسی را چه کسی باید پاسخگو باشد؟!

در نهایت،‌ به راحتی می‌شد با یک هفته‌ یا دو هفته زودتر برگزار شدن انتخابات از این دو آسیب بزرگ و توابع آن در امان ماند؛ اما تعیین تاریخ انتخابات و توابع بعدی آن،‌به نظر من،‌ کاملاً با توجه و با قصد دور کردن فضای دانشجویی از انتخابات کلید خورد است.

و چقدر فاصله است بین روزگاری که جوانان میدان‌دار اصلی انقلاب و دفاع مقدس بودند تا امروز،‌ که حتی حضورشان در صحنه فعالیت تبلیغات انتخاباتی مزاحم تشخیص داده می‌شود؟!!!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 92 فروردین 31   در ساعت 1:7 عصر   بدست جواد پور روستایی


<      1   2   3   4   5   >>   >

 
________________
______
__
 
بازدید امروز : [51] ، دیروز: [40] ، کل بازدیدها:[823772]

استفـاده از مطالب این وبـلاگـ، در وبگاه های دیگر، با ذکر منبـع و البتـه حفظ امـانت، بلامانع می باشد.